در گذشت پدر گرافیک ایران استاد مرتضی ممیز را به همه ی هنرمندان و هنر دوستان تسلیت میگم.... روحش شاد ... یادش گرامی...
شناخت استاد
تاریخ تولد : 1315 تهران
رشته تخصصی : طراحی گرافیک
تحصیلات:
کارشناس نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
کارشناس ارشد هنرهای دکوراتیو از پاریس
فعالیتهای هنری :
طراحی گرافیک برای ده ها نشریه و پوستر و فیلم وتئاتر از سال 1335تاکنون از جمله نشریات کیهان هفته ، فرهنگ، کاووش ، نگین ، رودکی ، و فرهنگ و زندگی و ...تئاترپیروزی ذدز ششیکاگو و....
و فیلم سینمایی « طبیعت بی جات » ، « ستارخان »و ...و برپایی و شرکت در دهها نمایشگاه انفرادی و گروهی در ایران ، بلژک ، فرانسه ، فنلاند و یوگوسلاوی
عضو پیوسته فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران
عضو هیإت علوی دانشگاه تهران
رئیس هیأت مدیره انجمن طراحان گرافیک ایران
عضو انجمن بین المللی طراحان گرافیک
نگارش ها:
نگارس کتابهای « نشانه ها » ، « نشانه ها2» ، «طراحی گرافیک چیست» ، « هنر گرافیک در ایران» و ...نگارش ده ها مقاله در نشریات ایران ، انگلستان و آمریکا
سلام به معنویت آدمی. به دست بلند و کهکشانیش .روزی از در زندگی و شبی در پس برداشتی. بماند یادگار یاد یاران . صفای عهد دور دوستداران. پاینده باشی. اینو بدون که حتی بهارم جلوش تابسونه تابسون . ی قصه ی همیشه جاری .نگهدار ت باشه وجودت مهر باقی
خاموش شد و مدت درازی شازده کوچولو را نگاه کرد.
آن وقت گفت: -اگر دلت میخواهد منو اهلی کن!
شازده کوچولو جواب داد: -دلم که خیلی میخواهد، اما وقتِ چندانی ندارم.
باید بروم دوستانی پیدا کنم و از کلی چیزها سر در آرم.
روباه گفت: -آدم فقط از چیزهایی که اهلی کند میتواند سر در آرد.
انسانها دیگر برای سر در آوردن از چیزها وقت ندارند.
همه چیز را همین جور حاضر آماده از دکانها میخرند.
اما چون دکانی نیست که دوست معامله کند آدمها ماندهاند بیدوست...
تو اگر دوست میخواهی خب منو اهلی کن!
امشب.......
دو لیوان وودکای سرد مهمان من
و شاید سیگار برگی....
می مانم تا بیایی
ممنونم
ممنونم ازت
این آهنگ منو آروم میکنه
لذت میبرم
باز هم میگویم
تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن!
شازده کوچولو گفت: -نَه، پیِ دوست میگردم. اهلی کردن یعنی چی؟
روباه گفت: -یک چیزی است که پاک فراموش شده. معنیش ایجاد علاقه کردن است.
-ایجاد علاقه کردن؟
روباه گفت: -معلوم است. تو الان واسه من یک پسر بچهای مثل صد هزار پسر بچهی دیگر. نه من هیچ احتیاجی به تو دارم نه تو هیچ احتیاجی به من. من هم واسه تو یک روباهم مثل صد هزار روباه دیگر. اما اگر منو اهلی کردی هر دوتامان به هم احتیاج پیدا میکنیم. تو واسه من میان همهی عالم موجود یگانهای میشوی من واسه تو.
شازده کوچولو گفت: -کمکم دارد دستگیرم میشود. یک گلی هست که گمانم مرا اهلی کرده باشد.
روباه گفت: -بعید نیست. رو این کرهی زمین هزار جور چیز میشود دید.
شازده کوچولو گفت: -اوه نه! آن رو کرهی زمین نیست.
روباه که انگار حسابی حیرت کرده بود گفت: -رو یک سیارهی دیگر است؟
-آره.
-تو آن سیاره شکارچی هم هست؟
-نه.
-محشر است! مرغ و ماکیان چهطور؟
-نه.